یا امام حسین علیه السلام
حسین بیشتر از آب تشنه لبیک بود اما افسوس بجای افکارش زخمهای تنش را نشانمان دادن و بزرگترین درد او را بی آبی معرفی کردند

امروز شیطان شدی... چشم های پسران را؛

فردایی زود... شیطان می شوند هزاران چشم... دل همسرت را؛

حواست باشد بانو!

چیزی که عوض دارد گله ندارد!


نوشته شده در تاريخ جمعه 10 آبان 1392برچسب:, توسط سجاد شکری

پشت ماشینی نوشته بود :

یزید اگه مردی بیا فلان آباد ...

و یه ماشین دیگه ، پشت شیشه اش نوشته بود :

یزید مگه نیای فلان شهر ( شهر خودشون )

با خودم فکر کردم کوفیا هم اینو می گفتند و چقدر هم از خودشون مطمئن بودند . ولی وقتی طلاها ، تهدیدها و تزویر های ابن زیاد رو دیدند همون ادمها به جنگ شریفترین انسان روی زمین رفتند و چه ناجوانمردانه و روباه صفت ،  فرزند رسول خدا و بهترین یاران اون رو کشتند و حرمت خاندان رسول خدا رو زیر پا گذاشتند ...

روز عاشورا از تلویزیون بصورت زنده ورود رود خروشان عزادارن به حرم امام حسین علیه السلام رو میدیم ... چقدر خروشان بود ... جمعیت میلیونی بود ...

حسرت خوردم و اشکم در اومد که آخه روز عاشورا کجا بودید و کجا بودند ؟ هفتاد و دو نفر اونهم تشنه لب در برابر بیش از سی هزار نفر مرد مسلح ... خیلی هاشون کسانی بودند که به اون حضرت دعوتنامه نوشته بودند ...

===============

خدایا ما رو لحظه ای و کمتر از لحظه ای به خودمون وانگذار ...

خدایا کمک کن زر و زور و تزویر راهزن ایمانمون نشن ...

خدایا ...


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 1 مهر 1392برچسب:, توسط سجاد شکری

حسین علیه السلام ثابت کرد که پیروزی به زنده ماندن در میدان نبرد نیست ، پیروزی به زنده ماندن قرنها پس از صحنه و میدان نبرد است.

زنده تر و محبوبتر از امام حسین علیه السلام چه کسی را می توان نام برد ...


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 1 مهر 1392برچسب:, توسط سجاد شکری

حسین علیه السلام همچون خورشیدی، قرنهاست که هر روز می درخشد و تازگی دارد ...

افسوس از چشمهایی که تنها ده روز از سال ، از نورش بهره می برند  ...


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 1 مهر 1392برچسب:, توسط سجاد شکری

کوفی بودن یعنی ، امام رو دوست داشتن ولی در امتحان و فتنه ی " زر و زور و تزویر " رد شدن ...

کوفی بودن یعنی منفعت کوتاه مدتی رو فدای مصلحتی بسیار بزرگتر کردن ...

کوفی بودن یعنی اینکه روز اول تشنه و راه گم کرده به امام رسیدن و سخاوتمندانه سیراب شدن ولی آب رو بر همون امام و خانواده اش بستن ...

کوفی بودن یعنی دوازده هزار دعوتنامه نوشتن ، ولی سی هزار نفر سرباز  رو برای  محاصره کردن او گسیل داشتن ...

کوفی بودن یعنی حرف زدن و پای حرفت نموندن؛  شعار دادن ولی عمل نکردن ؛ عهد بستن ولی پیمان شکستن ...

کوفی بودن یعنی بهترین انسان روی زمین رو دعوت کردن ولی در کنار بدترین و شقی ترین انسانها ایستادن ...

کوفی بودن یعنی قلباً با امام بودن ولی شمشیر بر علیه امام کشیدن ...

کوفی بودن یعنی ...


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 1 مهر 1392برچسب:, توسط سجاد شکری


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 1 مهر 1392برچسب:, توسط سجاد شکری


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 1 مهر 1392برچسب:, توسط سجاد شکری


نوشته شده در تاريخ جمعه 22 شهريور 1392برچسب:, توسط سجاد شکری

راه تو ، همیشه چاره ساز است حسین(ع)خاک حرمت،مهر نماز است حسین(ع)از خون تو شیعه سر افراز است حسین(ع)ای خون تو دشنه بر گلوگاه ستم


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 7 مرداد 1392برچسب:, توسط سجاد شکری

 

حضرت زینب (س) روز پنجم جمادی الاولی سال پنجم یا ششم هجری دیده به جهان گشود. پدرش حضرت امیرالمؤمنین (ع) و مادرش حضرت فاطمه زهرا (س) می باشد.

پس از تولد ، حضرت فاطمه دخترش را نزد حضرت علی (ع) بردند و از ایشان خواستند که نامی برای وی انتخاب نماید ، امیرالمؤمنین (ع) فرمود : از پیامبر (صلي الله و عليه و آله) پیشی نمی گیرم در آن هنگام پیامبر (ص) نیز فرمودند : من هم از پروردگارم پیشی نمی گیرم. در این هنگام جبرئیل نازل شد و درود پروردگار را ابلاغ فرمود و گفت : نام این دختر را « زینب » انتخاب کن. زیرا خداوند چنین فرموده است. سپس از مصائبی که بر این کودک وارد می شود خبر داد ؛ پیامبر (ص) در حالی که سخت می گریستند فرمود : هر کس بر او بگرید مانند کسی است که بر حسین (ع) گریسته. کنیه او را نیز ام کلثوم گذاشتند. وی دختر بزرگ این خانواده می باشد.

حضرت زینب لقب های فراوانی دارد که عبارت اند از : صدّیقه صغری ، عقیله بنی هاشم ، عقیلۀ الطّالبیین ، موثقه ، عارفه ، عالمه غیر معلّمه ، فاضله ، کامله ، عابده آل ابی طالب.

کنیه اش ، امّ المصائب ، امّ الرّزایا ، امّ النّوائب ، امّ کلثوم کبری ، امّ عبدالله و امّ الحسن بوده است.

وی در زمان رحلت پیامبر (ص) پنج ساله بود و در عین اینکه خردسال بود اما از مادرش فاطمه سلام اله علیها و اسماء بنت عمیس و طهمان یا ذکوان (غلام پیامبر ص) حدیث نقل می کند.

برخی از مورخین نوشته اند که : حضرت زهرا (س) به زینب سفارش کرد که در کنار حسین (ع) باشد و بعد از او برای آنها مادر باشد ، زینب هم هیچگاه این سفارش مادر را فراموش نکرد.

زمانی که زینب (س) پا به سن ازدواج گذاشت خواستگاران زیادی داشت اما با تنها مردی که شایستگی و لیاقت همسری زینب (س) را داشت یعنی عبدالله بن جعفر (پسر عموی خود) ازدواج کرد. ثمره این ازدواج چهار و یا پنج فرزند می باشد که دوتای آنها به نامهای عون و محمد در کربلا به شهادت رسیدند. برخی از مورخین چنین آورده اند : حسین (ع) نسبت به زینب (س) احترام ویژه ای قائل بود به طوری که هر گاه زینب بر او وارد می شد امام می ایستاد و زینب را در جای خود می نشاند و این نشانه منزلت و عظمت زینب است و همچنین وارد شده که آن حضرت مشغول تلاوت قرآن بوده وقتی زینب (س) وارد شد امام (ع) قرآن را زمین گذاشت و به احترام زینب ایستاد.

در طول نهضت عاشورا نقش فراوانی داشت از جمله سرپرست کاروان اسیران اهل بیت و مراقبت کننده از امام سجاد (ع) و افشاگر ستمگری های حکام اموی با ایراد خطبه های آتشین.

زینب (س) هم دختر شهید بود و هم خواهر شهید ، هم مادر شهید ، هم عمه شهید. وی به « قهرمان صبر » شهرت یافت. ایشان در سال 63 هجری و به نقلی 65 هجری در گذشت و مزارش در زینبیه در سوریه کنونی می باشد. برخی نیز معتقدند مدفن او در مصر است.


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 6 خرداد 1392برچسب:, توسط سجاد شکری

صفحه قبل 1 ... 3 4 5 6 7 ... 11 صفحه بعد